گــــاو خشمگیــن

 

Monday, April 26, 2004

یک ساله که از عمر این وبلاگ می گذره و خوشحالم که این ابزار بهونه ای شده تا خیلی چیزها یاد بگیرم. اما خب، از طرفی هم خیلی ناراحتم که نمی تونم بیشتر از اینا به این جا سر بزنم. به هر حال چراغ این جا هنوز روشنه و امیدوارم که به این زودی ها هم سوختش تموم نشه.

Tuesday, April 20, 2004

تمیزی کوچه ها و خیابونا، نظم و ترتیب، لباس پوشیدن متفاوت آدما، ماشینای آخرین مدل، زنهای کاملاً محجبه، هوای پاک و بدون سرب و مونواکسید کربن و گرد و غبار محلی و غیر محلی و سایر مخلفات دیگه، تکنولوژی پیشرفته، نوازنده های دوره گرد، بارها و کافه ها، فروشگاه های بزرگ، آدمای رنگارنگ، تعداد زیاد فروشگاه های ایرونی تو یه کشور اروپایی و خیلی چیزای دیگه خیلی زود واسه ت عادی می شن و حتی فراموش می شن، اما تنها چیزی رو که می تونی با تمام وجودت احساس کنی و همواره حسرتش رو بخوری، آزادی فردی ایه که تمومشون دارن.

Thursday, April 08, 2004

همیشه پیش خودم از اونایی که یه مدتی تو وبلاگشون چیزی نمی نوشتن خرده می گرفتم و هیچ وقت فکر نمی کردم که ممکنه یه روزی این بلا سر خودم هم بیاد. وقتی دو ساله عادت کردی که روزی چند ساعت وبگردی کنی مسلماً دسترسی نداشتن به اون خیلی سخته. گرفتاری های جدید، مسدود شدن اکثر سایت ها و وبلاگ ها (حتی پرشن بلاگ و بلاگ اسپات) توسط ISP ای که ازش اکانت سالانه خریدی، خستگی زیاد از کار روزانه و البته کمی هم تنبلی باعث شدن که یه مدتی نتونم بیام این جا.
همیشه همین طوره، چرا که هیچی کامل نیست و معمولاً برای به دست آوردن هر چیزی می بایست یه بهایی رو بپردازی. وقتی یه چیزی به دست میاری ممکنه که خیلی چیزهای دیگه که دوست شون داری و برات مهمن رو از دست بدی. خداوندا، نمی خواهی یه تغییری در این زمینه بدی؟

***