Wednesday, October 08, 2003
پرویز شهبازی به خوبی تونسته از فضای اجتماعی مناسب به وجود آمده استفاده کرده و فیلمی را عرضه کند که به خوبی بازگو کننده شرح حال جوون های به بن بست رسیده و وامانده جامعه ای ست که ضد ارزش ها در آن تبدیل به ارزش شده ان، نسلی که برای زنده موندن و یا انتقام از خود و اطرافیان شان به دزدی، اعتیاد، اوباش گری و خرابکاری روی میارن. منصور، کامران و آیدا نمایندگان نسلی ان که در این فضای تیره و تار بزرگ شده ان. اکثر صحنه های فیلم دارای رنگ هایی تیره و خاکستری اند. اگر هم نور یا رنگی شاد و امیدبخش وارد زندگی شان می شود خیلی گذرا و ناچیز است مثل نور حاصل از فندک های کامران و منصور که در تاریکی مطلق حیاط خونه روشن می شه تا بتونن کلید تنها سرپناهی که دارن رو به خانوم صاحبخونه بدن. کامران تنها راه رهایی خودش رو غوطه ور شدن در آب آبی و زلالی می بینه که در نهایت بر روی تخت بیمارستان به اون می رسه و رنگ قرمز کاپشن آیدا در اون خیابون تاریک و بن بست هم نمی تونه مایه خوشبختی منصور و حتی آیدا بشه. بیننده از گذشته سه شخصیت اصلی قصه خیلی مطلع نمی شه ولی چیزی که مشخص است اینه که هر کدام از اون ها متعلق به یه قشری از جامعه ند. کامران، جوونی از طبقه مرفهه که به همه چیز پشت کرده در حالی که هیچ گاه دلیل واقعی این کارش مشخص نمی شه و عامدانه سعی در نابودی تدریجی خودش داره؛ آیدا دختری از طبقه متوسط با خانواده ای سنتی ست که باید "منتظر اومدن خواستگارهایش باشه" و منصور هم از قشر پایین جامعه ست که می خواد "از لج بقیه هم که شده زنده بمونه".
فیلم نامه خوب شهبازی بدون غلطیدن در سانتی مانتالیزم و یا اغراق در شخصیت پردازی، تلاش نموده تا آدم هایی را به تصویر بکشه که همه ما به راحتی می تونیم نمونه های مشابه اون ها رو در اطراف خود ببینیم و این یکی از ویژگی های مثبت این فیلم در مقایسه با آثار متعدد عاشقانه ایست که در سال های اخیر سعی کرده اند تا جوانان معاصر را دست مایه فیلم های خودشون قرار بدن.
یکی از ایرادهایی که خیلی ها از « نفس عمیق » می گیرن پایان مبهم آن است، اما شهبازی با هوشیاری سعی کرده تا فیلم را به گونه ای به پایان برساند که سیر تسلسل وار و بیهوده این جریان رو به تموم هم نسل های آن دو تعمیم بدهد،آینده ای مبهم و نا مشخص که در جاده رو به بالای مه گرفته گم می شود. بعد از آن که تصویر آیدا و منصور به سیاهی فید می شود که با توجه به اطلاعاتی که پیشتر داده شده احتمال کشته شدن آن ها تقویت می شود، دیگر تصویری از آن ها نشان داده نمی شود و تنها از پی او وی آن دو، صحنه بیرون آوردن جنازه ها از سد را می بینیم که کارگردان از سرنشین های داخل ماشین می خواهد اون جا نایستن و برن. بازیگرهای انتخابی برای ایفای نقش های اصلی فیلم خیلی کاریزماتیک و سینمایی نیستند و مثل همه آدمهایی ان که در اطراف مون می بینیم و این به باور پذیرتر بودن قصه کمک کرده است. علاوه بر فیلم نامه و کارگردانی خوب شهبازی، بازی یکدست بازیگرهای اصلی و فرعی، موسیقی مناسب و به جای مهرداد پالیزبان از ویژگی های مثبت دیگر فیلم محسوب می شن.
شاید یکی از دلایل فیلم نامه و کارگردانی خوب شهبازی علاوه بر تجربه های گذشته و همکاری با کارگردان های مطرح، شناخت خوبی ست که او به عنوان یک فیلمساز جوون از آدم های این نسل داره و بدون تردید این فاکتور کمک بسیاری در خلق شخصیت های « نفس عمیق » کرده است. پرویز شهبازی و مازیار میری ( آبادان ) از فیلم سازهای جوون و خوش آتیه ای ان که علاوه بر آشنایی با مدیوم سینما، از جسارت لازم برای پرداختن به موضوعاتی جذاب و اجتماعی نیز برخوردارن.
|| 11:38
Comments:
Post a Comment